رونمایی از «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین» اثر قاسم فتحی، در مشهد «حلقه عشاق» به یاد رضا مافی | گزارشی از یک نمایشگاه نقاشی خط در مشهد پیام وزیر ارشاد به هنرمندان پیشکسوت شاعر پادشاه فصل‌ها، پاییز‌های مشهد را دیده بود درباره جمشید و نادر مشایخی، بازیگر و آهنگ‌ساز ایرانی به بهانه زادروز پدر و پسر هنرمند پرونده «توماج صالحی» مختومه اعلام شد رویکرد اصلی دکه مطبوعات، فروش نشریات و کتاب است انتشار «آتش نهان» آلبوم جدید پرواز همای بازیگران جایگزین سارا و نیکا در سریال پایتخت ۷ معرفی شدند + فیلم و عکس رقابت فیلم سینمایی «احمد» در جشنواره بین‌المللی فیلم مسلمانان کانادا ماجرای تغییر ناگهانی سالن اجرای نمایش «خماری» و حواشی آن چیست؟ بازگشت چهره‌ها به چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر درگذشت «سیداحمد مراتب»؛ نخستین ایرانی که بر بام خانه کعبه اذان گفت + فیلم مشهدی‌ها در کمین صید سیمرغ | نگاهی به مهم‌ترین آثاری که شانس حضور در جشنواره فیلم فجر را دارند برنده جایزه گنکور متهم شد | مسئله اقتباس بدون مجوز و نقض محرمانگی پزشکی جشنواره بین‌المللی شعر فجر فراخوان داد + جزئیات
سرخط خبرها

درباره رمان «رستاخیز» نوشته لی یو تالستوی

  • کد خبر: ۴۹۵۳۲
  • ۲۳ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۰
درباره رمان «رستاخیز» نوشته لی یو تالستوی
«رستاخیز» را انتشارات نیلوفر سال گذشته در ۵۶۸ صفحه به چاپ رساند. مترجم این کتاب سروش حبیبی است که هواداران بسیاری در میان کتاب خوان‌ها دارد و حالا دیگر می‌توان او را مترجم اختصاصی آثار تالستوی تلقی کرد.
شهرآرانیوز - اگر لی یو تالستوی یا به تلفظی لف تالستوی «رستاخیز» را هم نمی‌نوشت، باز یکی از شناخته شده‌ترین و بزرگ‌ترین نویسندگان جهان بود. با این حال، نویسنده رمان‌های پرآوازه ای، چون «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» رمان درخشان «رستاخیز» را در میان سالی و دوران پختگی نوشت و کارنامه ادبی اش را پربارتر از پیش ساخت. تالستوی تنها نویسنده‌ای مطرح و نجیب زاده‌ای محترم نبود، بلکه فعال اجتماعی و سیاسی نیز شناخته می‌شد. او در جامعه روسیه سده نوزدهم جایگاهی داشت که می‌توانست هرچه دلش می‌خواهد انتقاد کند و موقعیت اجتماعی اش چنان حاشیه امنی برایش پدید آورده بود که کسی جز شخص تزار از این امنیت برخوردار نبود. تالستوی در «رستاخیز» از جامعه‌ای سرتاپا فروپاشیده سخن می‌راند: روستا‌های ویرانه، بیدادگاه ها، زندان ها. اشراف زاده‌ای جوان به ندیمه خویشاوندانش دل می‌بازد، اما رفتار سوء مرد اشراف زاده به سقوط ندیمه می‌انجامد.
 
سال‌ها بعد، در حالی که دختر ندیمه به زندگی نکبت باری درغلتیده است، در ادامه به قتلی نیز متهم می‌شود. مرد دلباخته گناهکار که خود جزو هیئت منصفه دادگاه است، وقتی درمی یابد که هوسبازی او چه بر سر دختر آورده، حالش دگرگون می‌شود. او حالا باید تباهی‌ای را که خود او به جان دختر نازل کرده جبران کند، اما مگر آب رفته به جوی بازمی گردد؟ با این همه، او متحول می‌شود و دارایی‌های خود را به تهیدستان می‌بخشد و به زندگی اشرافی و پر از رفاهش پشت پا می‌زند. او دیگر می‌خواهد به فرودستان یاری برساند اگرچه رفیقانش او را دیوانه قلمداد کنند. وقتی ماجرای رمان «رستاخیز» را با زندگی لی یو تالستوی مقایسه کنیم، شباهت‌هایی آشکار می‌شود. گویی نویسنده بزرگ روس که به رغم ثروتش فردی ساده زیست است، جلوه‌ای از شخصیت خود را در هیئت آن جوان بریده از طبقه اجتماعی خود آفریده است.
 
او با منش خود و نیز قلم توانایش به چنان نفوذ و محبوبیتی در کشورش دست یافت که حتی «تزار دوم» خوانده شد؛ و اینک نمونه‌ای از نثر تالستوی در بخشی از رمان: «نخستین باران گرم بهاری شب پیش باریده بود. هرجا که سنگ فرشْ خاک راه را نمی‌پوشاند، علف نو برجوشیده و فرش سبز گسترده بود. در باغ‌ها کرک نوبرگ بر تن درختان توس غبار سبزینه افشانده بود. درختان گیلاس وحشی و تبریزی و برگ‌های خوشبوی خود را وامی گشودند و در خانه‌ها و مغازه‌ها کدبانوان و دکان داران پنجره پوش‌های زمستان را برمی داشتند و شیشه‌ها را پاک می‌کردند.» «رستاخیز» را انتشارات نیلوفر سال گذشته در ۵۶۸ صفحه به چاپ رساند. مترجم این کتاب سروش حبیبی است که هواداران بسیاری در میان کتاب خوان‌ها دارد و حالا دیگر می‌توان او را مترجم اختصاصی آثار تالستوی تلقی کرد.



کتاب‌های دیگر

 
 
 
 
 
 
 
 

 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->